فسون خواننده. فسونگر: دشمن از آن گل که فسون خوان بداد ترس بر او چیره شد و جان بداد. نظامی. آن فسون خوانان که در تن جان به افسون میدهند پیش آن لعل فسون خوان لب ز افسون بسته اند. نظامی (از آنندراج ذیل افسون پرداز...)
فسون خواننده. فسونگر: دشمن از آن گل که فسون خوان بداد ترس بر او چیره شد و جان بداد. نظامی. آن فسون خوانان که در تن جان به افسون میدهند پیش آن لعل فسون خوان لب ز افسون بسته اند. نظامی (از آنندراج ذیل افسون پرداز...)
دهی است جزء دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر. دارای 176 تن سکنه. آب آن از رود خانه گلو و چشمه. محصول آنجا غلات و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر. دارای 176 تن سکنه. آب آن از رود خانه گلو و چشمه. محصول آنجا غلات و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)